نه غم عشق تورا پایان نیست
نه بر این حسرت دل درمان نیست
میرود فصل پی فصل ولی
انتظار همه شب آمدنت آسان نیست
بر همه فاصله ها خواهم تافت
یاسمن بر تن دیوار تو خشکید ببین
عشق من بر همه و هیچ تو باخت
کاش میدانستی، نه نمیدانستی
درد هر روز به رؤیای تو جان دادن چیست
کاش میدانستی، نه نمیدانستی
تلخ آهنگ صدایم از چیست
تک درختم به تب سرد خزان خواهد مرد
آخرین برگ مرا باد به همراه خودش خواهد برد
عاقبت روزی سرد شاید از رنگ غروب
خسته بر بستر خاکم گذرت خواهد بود
ودرنگی شاید
باد در گوش تو آهسته مرا میخواند
که غریبانه و سخت
بر دلش حسرت دیدار تو
رفت...